نیمفاصله
من OCD دارم، اَه چندشم می شه حتی اسمشو می گم، انقدر که همه جا پر شده از من اینو دارم من اونو دارم من ADHD دارم من QYZ دارم. کوفت. ولی نه من واقعا OCD دارم، الان البته شفا یافتم تا حدی، قبلا قفل در، ولومای گاز، شیر گاز، آنلاین یا آفلاین بودن اشخاص منفور زندگیم که نکنه خدایی نکرده پی ام داده باشن بهم رو چندین بار چک می کردم و می شمردم، شمارشم هم باید مضارب عدد سه می بود، ینی یا سه بار، یا شیش بار، یا نه بار. حالا کمالگراییِ خارو مادر رو بزنین تنگ این OCD، دیزاینر بودن رو هم همینطور. دیگه با این اوصاف شدتِ وسواس تو جزئیات رو نیاز نیست توضیح بدم براتون، خودتون تصور کنید. ولی خب از یه جایی شروع کردم به جنگیدن. با چیزای کوچیک شروع کردم، مثلا بجای اینکه نُه بار ولومای گاز رو بشمرم، سه بار با صدای بلند می شمردم که اون صدا تا چند دقیقه تو گوشم بمونه بهم یادآوری کنه که نیاز نیست دیگه بشمری، سه بار شمردی، اون بی صاحابا بسته ان، کسی قرار نیست از گاز گرفتگی بمیره. ایتس اوکی. برو کپه مرگتو بذار.
اینارو گفتم برسم به اینکه، من وسواس دارم، حتی تو نوشتن، قدیما همیشه تکستا باید جاستیفای می بودن، همه نیم فاصله ها هم بدون استثناء باید رعایت می شدن، وگرنه رد می دادم. الان ولی چرا تو وبلاگم تکستا جاستیفای نیست؟ یا نیم فاصله هارو رعایت نمی کنم؟ یا قالبم قالب دیفالته بلاگفائه؟ چون دارم به OCD می گم برو دَرِتو بذار. نمی دونم تا کجا می تونم موفق باشم. ولی دلم می خواد حداقل نیم فاصله هارو رعایت کنم، نکنم؟