مهمانیهای فامیلی
بچههه چسبیده بم، باهاش چشم تو چشم نمیشم نگه باهاش بازی کنم. یه خرما هم برداشتم روش کِرم بود جیغمو قورت دادم آروم گذاشتمش سر جاش و به جاش قند برداشتم، چاییمو نوشیدم و به افق خیره شدم.
بچههه چسبیده بم، باهاش چشم تو چشم نمیشم نگه باهاش بازی کنم. یه خرما هم برداشتم روش کِرم بود جیغمو قورت دادم آروم گذاشتمش سر جاش و به جاش قند برداشتم، چاییمو نوشیدم و به افق خیره شدم.