0067
باز بعد از دو هفته کنترل کردن، لبمو کندم و خونریزی.
سطل آشغالم پُر دستمال خونی.
یادت میفتم که گفتی تو باید خون بندازی لبامو نه خودم. فعلا که دورم ازت، هم جسمی هم روحی، پس خبری نی.
باز بعد از دو هفته کنترل کردن، لبمو کندم و خونریزی.
سطل آشغالم پُر دستمال خونی.
یادت میفتم که گفتی تو باید خون بندازی لبامو نه خودم. فعلا که دورم ازت، هم جسمی هم روحی، پس خبری نی.